سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
کـــــلام نـــو
حقیر افتخار سربازی امام زمان علیه السلام بر دوشم هست. طلبه ی ناچیزی هستم و هدفم بیان معارف ناب اسلامی و شبهه زادیی است.
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 33
کل بازدید : 506682
کل یادداشتها ها : 99
خبر مایه



خداوند متعال می فرماید: «وَ إِنْ مِنْ شَیْ‏ءٍ إِلاّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ؛ و هیچ چیز نیست مگر آنکه گنجینه‏هاى آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه‏اى معین فرو نمى‏فرستیم». (حجر، 21)

در حکمت متعالیه و عرفان نظری به براهین قاطعه، به اثبات رسیده است که هر چه در عالم طبیعت است تنزل یافته ی حقایق ملکوتی و جبروتی و لاهوتی است. امام صادق (ع) فرمودند: «ان الله خلق المُلک علی مثال ملکوته و اسَّس ملکوته علی مثال جبروته لیستدل بمُلکه علی ملکوته و بملکوته علی جبروته؛ خداوند متعال عالم طبیعت را بر مثال ملکوتش خلق کرد و ملکوتش را بر مثال جبروتش؛ تا استدلال کند - یا استدلال شود - با مُلکش بر ملکوتش و با ملکوتش بر جبروتش». (انسان و قرآن، علامه حسن زاده آملی، ص 226)

پس نظام هستی ذومراتب است، مرتبه ی نازله، آیینه ی مرتبه ی عالیه است. و دانی به سبب عالی تدبیر می شود: «یُدَبِّرُ اْلأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى اْلأَرْضِ ثُمَّ یَعْرُجُ إِلَیْهِ فی یَوْمٍ کانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمّا تَعُدُّونَ». (سجده،‌5)

بنابراین لیله القدر نیز دارای مراتب است مرتبه ی پایین آن همان شب قدری است که در ماه مبارک رمضان واقع شده است و امری زمانی است. اما مرتبه ی ملکوتی آن حقیقتی است منزه از زمان و تدرّج چرا که در عالم مثال و ملکوت زمان راه ندارد. لذا حقیقت لیله القدر در عالم برزخ (عالم مثال) حقیقت دَهری است نه زمانی و دهر ملکوت زمان است. لیله القدر در عالم عقل مجرد (جبروت) نیز حقیقتی سَرمَدی دارد و سرمد باطن دهر است و از آنجایی که ماه مبارک رمضان نیز حقیقتی مثالی و عقلی دارد معلوم می شود که حقیقت لیله القدر شأنی از شئون حقیقت ماه مبارک رمضان است. در روایت است که : «یحشر الله یوم القیامة شهرَ رمضان فی اَحسن صورة ...؛ خداوند متعال در روز قیامت ماه رمضان را در بهترین چهره محشور می کند». (بحارالانوار، ج 7، ص 190)

امام سجاد(ع) در دعای چهل و پنجم صحیفه ای سجادیه در وداع ماه رمضان می فرمایند: «السلام علیک یا شهر الله الاکبر و یا عید اولیائه السلام علیک یا اکرَم مَصحوب من الاوقات و یا خیر شهرٍ فی الایّام و السّاعات». ماه رمضان ظرف نزول قرآن است و در ماه رمضان، لیله القدر بمنزله ی قلب است که قرآن بر آن نازل می شود. «انا انزلناه فی لیله القدر» این تنزّل از علم الهی است بر حقیقت لیله القدر در عالم عقل و از آنجا نازل می شود بر حقیقت لیله القدر در عالم مثال و از آنجا نازل می شود بر قلب مبارک حضرت ختمی مرتبت، و زمان این نزول در لیه القدر زمانی است. لذا حقیقت شهر رمضان متّحد با حقیقت نبوی است و حقیقت لیله القدر متحد با حقیقت قلب محمد مصطفی (ص) است. : «وَ إِنَّهُ لَتَنْزیلُ رَبّ‏ِ الْعالَمینَ* نَزَلَ بهِ الرُّوحُ اْلأَمینُ *عَلى‏ قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرینَ *بِلِسانٍ عَرَبِیٍّ مُبینٍ

و راستى که این [قرآن] وحى پروردگار جهانیان است.روح الامین آن را بر دلت نازل کرد تا از [جمله ی] هشداردهندگان باشى به زبان عربى روشن».(شعرا، 192-195)

بنابراین ظرف نزول قرآن در واقع باطن حضرت خاتم الانبیا است که در عالم تجرد عین لیله القدر و عین ماه رمضان است بلکه وجود اقدس آن حضرت اشرف از حقیقت جمیع ممکنات است؛ و حقایق امور، شئونات حقیقت حضرت رسول اکرم است و نور وجود او واسطه فیض است برای جمیع اشیاء. قال النبی(ص): «اوّل ما خَلَق الله نوری»

بنابراین هر امری که از لوح محفوظ نازل می شود - از روح و مَلَک و سرنوشت مردم - در عصر رسالت همه بر رسول الله است. در واقعِ امر، در لیله القدر، قرآن است که با تمام حقیقتش بر پیامبر نازل می شود و قرآن کریم «تِبیاناً لِکُلِّ شیء» است؛ چرا که از لوح محفوظ که خزانه ی تمام امور است نازل می شود و در عصر بعد از رسالت تمام این حقایق بر ظرف وجود امام معصوم نازل می شود چرا که امام معصوم نفس پیامبر و عین اوست. قال رسول الله(ص): «اول ما خلق الله نوری ففتق منه نور عَلیّ ثم خلق العرش و اللوح و الشمس و ضوء النهار و نور الابصار و العقل و المعرفه». (بحار، ج 54، ص 170)

قال الباقر(ع): «یا جابر ان اول ما خلق الله محمداً و عترته الهداه المهتدین ...». (بحار، ج 54، ص 197) و قال علی (ع): « أنا محمدٌ و محمدٌ أنا و أنا مِن محمدٍ و محمدٌ مِنّی ؛ منم محمدومحمد من است ومن از محمدم ومحمد از من است ». (بحار، ج 26، ص 6) و فرمود: «کلّنا واحد اوّ لنا محمد آخرنا محمد و اوسطنا محمد و کلّنا محمد...». (بحار، ج 26، ص 6)

در برخی روایات است که: «اوّل ما خلق الله القلم فقال له اُکتب فکَتب ما کان و ما هو کائن الی یوم القیامة؛ اول چیزی که خدا خلق کرد قلم بود پس به او گفت بنویس پس نوشت آنچه هست و آنچه خواهد بود تا روز قیامت». (بحار، ج 54، ص 366) از مقایسه ی این دو گونه روایات استنباط می شود که وجود انسان کامل ، قلم است. همان قلمی که کلمات وجودی با او نگاشته شده اند. علی (ع) فرمودند:« و صار محمدٌ یس و القرآن الکریم و صار محمد ن و القلم و...»(بحارالانوار ج26 ص 3 ) بنابراین هر چه در شب قدر نازل می شود از وجود انسان کامل و از حقیقت غیبی خود او بر صورت جسمانی او نازل می شود و ملائک، واسطه ی بین حقیقت انسان کامل و صورت جسمانی او هستند؛ و خود این ملائک از شئون انسان کاملند. روح القدس که اعظم از ملائک است در واقع، مرتبه ای از مراتب روح انسان کامل است. عن ابی جعفر(ع) قال: «یا جابر ان فی الانبیا و الاوصیا خمسه ارواح روح القدس و روح الایمان و روح الحیاه و روح الشهوه ...». (کافی، ج 1، ص 273)


  

چه چیزی ثابت می کنه قرآن وحی الاهی است ؟


قرآن نسخه هدایت بشر است که آیات آن هم مطابق فطرت و عقل بشر و هم بر اساس منطق و استدلال می‌باشد به گونه‎ای که مفسران یکی از منابع تفسیر قرآن را عقل می‎دانند براهین مختلفی که در این کتاب الهی به چشم می‎خورد شاهد گویایی بر این مدعاست، بررسی ویژگی‎های قرآن و آورنده آن هر عقل سلیمی را به این حقیقت متوجه می‎سازد که قرآن کتابی است از جانب خداوند حکیم و گفتار بشر نیست با استعانت الهی و با رعایت اختصار به پاره‎ای از ادله عقلی در این زمینه می‎پردازیم.


1. تحدّی یا مبارزه‎طلبی قرآن

قرآن دیگران را به مبارزه‎طلبی و همانند‎آوری دعوت می‌کند این دعوت که در اصطلاح «تحدّی» نام دارد مشتمل بر قیاس و برهان است بدین گونه که «لو کان هذا الکتاب من عند غیر الله لامکن الاتیان بمثله، لکن التالی باطلٌ فالمقدم مثله»، اگر این کتاب، کلام الله نباشد پس کلام بشری است و اگر بشری باشد شما هم که بشر هستید باید بتوانید مثل آن را بیاورید، اگر شما توانستید مثل آن را بیاورید بشری بودنش اثبات می‌شود و اگر نتوانستید معلوم می‌شود که بشری نیست و اعجازی است که هم اثبات کننده رسالت آورنده آن و حقانیت قرآن است.[1]

این تحدّی گاهی به کلّ قرآن[2] گاهی به ده سوره[3] و گاهی به یک سوره[4] است که گویای تخفیف برای همانندآوران است.
انگیزه همانندآوری در مخالفان و ناتوانی آنان
این در حالی است که مخالفان قرآن بیش‎ترین انگیزه را برای همانندآوری قرآن داشتند آنان اهل فصاحت و بلاغت، متعصب نسبت به آداب و رسوم خویش به ویژه فرهنگ بت‎پرستی و قومی لجوج و سرسخت و متکبر بودند، قرآن آداب و رسوم آنان را نادرست[5] و بت‎پرستی را امری خرافی می‎داند.[6] و فخرفروشی آنان را نکوهش می‎کرد.[7] در عین حال آیات تحدّی آنان را به همانندآوری قرآن ترغیب و تشویق می‌کرد و پذیرش و عدم پذیرش قرآن را با سعادت و شقاوت جاودانه پیوند می‎داد،[8] تشویق به کمک گرفتن از کلیه نیروهایی که می‎توانند در همانندآوری قرآن نقشی ایفا کنند[9] دروغگو پنداشتن در صورت ناتوانی[10] و دهها انگیزه دیگر.[11]
کتب تاریخ و علوم قرآنی افراد متعددی را ذکر می‎کنند که در صدد همانندآوری قرآن برآمده‎اند که خود با بررسی قرآن به عجز خویش پی برده‎اند یا به آوردن چیزی شبیه قرآن دست یازیده ولی نمونه‎هایی را ارائه دادند که موجبات رسوایی خویش را فراهم آورده و عدم توانایی بشر را از همانندآوری اثبات کرده‌ا‎ند.[12] این همانند خواهی و مبارزه‎جویی یک دعوت جهانی و تاریخی است و اکنون نیز این دعوت فراروی جهانیان است و می‎توانند به جای گزینش هر جنگ نظامی و اقتصادی و... به دعوت قرآن پاسخ دهند.
این دلیل عقلی علاوه بر اثبات این‌که قرآن از جانب خداست هم‎چنین ثابت می‌کند که قرآن موجود همان قرآن مُنزل است که هیچ کس را یارای مبارزه با آن نیست و اگر کسی هم درصدد چنین کاری برآمده خود را رسوا کرده و عجز خود را اثبات نموده است.
2. هماهنگی آیات
از جمله ادلّه حقانیت و خدایی بودن قرآن هماهنگی و عدم اختلاف بین آیات است قرآن در این باره می‌فرماید: «اَفلا یتدبّرون القرآن و لو کان من عند غیرالله لوجدوا فیه اختلافاً کثیراً[13] آیا در قرآن تدبر نمی‎کنند و اگر از جانب غیر خدا بود در آن اختلاف بسیار می‎یافتند قرآن طی 23 نازل شده است در مکان‎های مختلف و در زمان‎های گوناگون و در حالت‎های مختلف، گاهی در حال سختی و صعوبت و گاهی در حال سهولت و آسانی، گاهی در جنگ و گاهی در صلح، گاه در فقر و فلاکت و گاه در پیروزی و جمع غنائم جنگی، گاهی در سفر بوده گاهی در حضر، گاهی در مکه و گاهی در مدینه، زمانی در برخورد با دشمنان و زمانی در رابطه با دوستان کتابی که در این شرایط گوناگون نازل شود و هیچ اختلافی در آن نباشد قطعاً معجزه و از جانب خداست، این آیه کریمه از طریق قیاسی استثنایی اعجاز و حقانیت قرآن را ثابت می‌کند «مقدم» این قیاس «و لو کان من عند غیر الله» است و «تالی» آن «لوجدوا فیه اختلافاً کثیراً».
می‌فرماید: شما هر چه که در قرآن تدبر کنید و تفحص نمایید نه تنها اختلافی در آن نمی‎بینید بلکه سراسر آن را هماهنگ‎تر و منسجم‎تر می‎یابید پس «تالی» قیاس که وجود اختلاف است باطل است و اگر «تالی» باطل بود بطلان «مقدم» نیز روش می‌شود یعنی قرآن کتاب بشری نیست بلکه کلام الله و کتاب الله است.[14] این هماهنگی و جامعیت قرآن توجّه اندیشمندان غربی را به عظمت این کتاب آسمانی معطوف داشته است.
جرج ولذ ـ هربرت نویسنده بزرگ انگیسی می‌گوید: «قرآن کتاب، علمی، دینی اجتماعی، تهذیبی، اخلاقی و تاریخی است، مقررات و قوانین و احکام آن با اصول قوانین و مقررات دنیای امروز هماهنگ و برای همیشه کتاب عمل است.[15]
لئون تولستوی نویسنده شهیر روسی تعلیمات روشن و فراگیر قرآن را می‎ستاید و می‌گوید: قرآن مشتمل بر تعلیمات روشن، آشکار و سهل است و عموم افراد بشر از هر طبقه‎ای می‎توانند از آن بهره گیرند.[16]
ارنست رنان فرانسوی مجذوب کمال و معانی والای قرآن است او چنین می‌گوید: در کتابخانه شخصی من هزاران جلد کتاب سیاسی، اجتماعی، ادبی و غیره وجود دارد که همه آنها را بیش‌تر از یک بار مطالعه نکرده‎ام و چه بسا کتاب‎هایی که فقط زینت کتابخانه من می‎باشند ولی یک جلد کتاب است که همیشه مونس من است و هر وقت می‎خواهم درهایی از معانی و کمال بر روی من باز شود آن را مطالعه می‎کنم و از مطالعه زیاد آن خسته نمی‎شوم این کتاب، قرآن کتاب آسمانی مسلمین است.[17]
این هماهنگی در آیات، قوانین پیشرفته و معانی والای آن که همه اندیشمندان اعم از مسلمان و غیر مسلمان را شیفته خود کرده است دلیل عقلی دیگری به حقانیت قرآن است که قرآن از سوی خدا نازل شده است.
3. اعجاز در قلمرو لفظ و ساختار ظاهری متن
به نظر تمام ادیبان و سخن‎شناسان عرب، قرآن در فصاحت و بلاغت (زیبایی و رسایی) بی‎مانند است. ساختمان ترکیبی کلمات آن و سبک بدیع و اختصاصی آن نه سابقه داشته است و نه تقلیدپذیر ترنّم و آهنگ شعر را با خود همراه دارد، بشاراتش آرام‎بخش روان و هشدارهایش بیدارگر و غفلت‎زداست لکن تخیّل و وزن و قافیه را بر خود نبسته است نزول قرآن مقارن با شکوفاترین عصر ادبی عرب و روزگار اوج فصاحت و بلاغت اوست.[18]
در عین حال تمام سخن‎شناسان و سخن‎سرایان در مقابل اوج ادبی قرآن زانوی تواضع زده‎اند، با اختصار به پاره‎ای از عناصر که باعث زیبایی و رسایی وجه ظاهری و سیمای برونی قرآن کریم شده است اشاره می‌شود:
1. استواری و درستی واژه‎ها؛ 2. خوش‎آهنگی واژه‎ها؛ 3. ادب در گزینش واژه‎ها؛ 4. نکته‎رسانی و نکته‎پردازی در گزینش واژه‎ها؛ 5. فراگیری واژه‎ها؛ 6. هماهنگی لفظ و معنی؛ 7. چینش استوار قرآن؛ 8. خوش ادایی.[19]
این ویژگی برتر عقل را به غیر بشری بودن قرآن رهنمون می‎سازد. به ذکر نمونه‎هایی از این عناصر بسنده می‎کنیم:
1. استواری و درستی واژه‎ها: یکی از بارزترین کتاب‎های بشر نگاشته، غلط‎انگاری‎هاست، گاهی ادیبان مشهور و توانمند نیز غلط به کار می‎برند. در قرآن مجید نه تنها یک واژه غلط غیرمشهور نیست بلکه یک واژه غلط مشهور هم وجود ندارد ابن هشام ادیب توانمند عرب می‌گوید: «لا غیر لحنٌ» به کاربردن واژه «لاغیر» اشتباه است آنگاه خود چندین بار این واژه را به کار برده است.[20]

2. ادب در گزینش واژه‎ها
واژه‎هایی که قرآن درباره هم‎بستری و امور جنسی به کار برده کفایی و عفت‎آمیز است از قبیل «رفث»،[21] «مباشرت»[22]، «مس»،[23] لمس «فَأتُوا»[24]، که همگی کنایه عفت‎آمیزی از آمیزش است.[25]
این ویژگی برتر عقل را به غیر بشری بودن قرآن رهنمون می‎سازد.

4. اعجاز علمی قرآن
کتاب‎هایی که با درون مایه علمی و در روند علوم تجربی و انسانی نوشته می‎شوند در بستر حرکت پویای دانش روز به روز مورد نقض، ابطال، تغییر و تکامل قرار می‎گیرند. لیکن قرآن شریف در معبر همه علوم، استوار و سترگ ایستاده است آکادمی‎ها، کالج‎ها و دانشگاه‎های توانمند دشمنان قرآن، نتوانسته آن را مورد نقض علمی قرار دهد. ما با باور به این‌که قرآن کتاب هدایت است نه کتاب ستاره‎شناسی یا زیست‎شناسی به نمود کوتاهی از پیش‎گویی‎های علمی قرآن پرداخته که نشانه اعجاز علمی قرآن است و به شرح دو مورد آن بسنده می‎کنیم:
1. حرکت زمینی؛ 2. حرکت منظم ماه و خورشید؛ 3. قانون زوجیت و فراگیری آن؛ 4. نقش کوه‎ها در اعتدال زمین؛ 5. کمبود اکسیژن در فراسوی زمین؛ 6. امکان پرواز؛ به فراسوی زمین؛ 7. علمی بودن تحریم‎ها و تحلیل‎ها؛ 8. مسئله تلقیح؛ 9. وجود حیات در کرات دیگر؛ 10. مسئله جاذبه؛ 11. سقف بودن آسمان؛ 12. خبر از ادوار جنین؛ 13. خاموشی خورشید؛ 14. نور خواندن ماه و چراغ نامیدن خورشید، اشاره به مستقل نبودن نور ماه است.[26]
الف) قانون جاذبه عمومی
در آیه دوّم سوره رعد می‎خوانیم: الله الذی رفع السموات بغیر عمدٍ ترونها، خدا همان کسی است که آسمان را ـ بدون ستونی که قابل رؤیت باشد ـ آفرید. قرآن نمی‎گوید آسمان بی‎ستون است بلکه می‎گوید بدون ستونی است که آن را مشاهده کنید و قابل رؤیت باشد. امام رضا ـ علیه السّلام ـ در جواب یکی از یارانش بر این نکته تصریح می‎فرمایند که ستون‎هایی وجود دارد ولی شما آنها را نمی‎بینید.[27]
آیا توجیه و تفسیری برای این سخن غیر از ستونی که ما امروز نام آن را «توازن قوه جاذبه و دافعه» می‎نامیم وجود دارد؟[28]
ب) وجود حیات در کرات دیگر
در آیه 29 سوره شوری آمده است «و من آیاته خلقُ السمواتِ والارض و ما بثَّ فیهما مِنْ دابَّه و هو علی جمعهم اذا یشاء قدیرُ»؛ و از نشانه‎های خدا آفرینش آسمان‎ها و زمین است و جنبندگانی که در آن دو پراکنده ساخته و او توانایی دارد هرگاه بخواهد همه را جمع کند.»
آیا حیات و زندگی مخصوص کره زمین است و کرات دیگر مطلقاً مسکونی نیست؟ تحقیقات اخیر دانشمندان به ما می‌گوید: حیات و زندگی مخصوص کره زمین نیست. در کتاب «حیات در جهان» از انتشارات مجله «لایف» چنین می‎خوانیم: به طوری که دانشمندان حساب کرده‎اند تنها در کهکشان ما ممکن است میلیون‎ها ستاره وجود داشته باشد که سیارات تابع آنها مسکونی باشند. بعضی قدم را از این فراتر نهاده و عقیده دارند در بعضی از کرات آسمانی موجودات زنده بسیار پیشرفته‎تر از انسان وجود دارند و پیام‎های رادیویی که از فضا پخش می‎کنند و ما هرگز قادر به مثل آن نیستیم برای گیرنده‎های ما قابل درک است هر چند زبان آن را نمی‎دانیم و نمی‎فهمیم.
آیه با صراحت می‌گوید: خداوند موجودات زنده‎ای را در زمین و آسمان‎ها منتشر ساخته است به خوبی از زندگی موجودات دیگر خبر می‎دهد.[29]
ادله عقلی دیگری غیر از موارد فوق بر خدایی بودن قرآن دلالت دارند که ذکر تفصیلی آنها باعث اطاله کلام می‌شود لذا فقط به ذکر عناوین آنها بسنده می‎کنیم.
5. عدم تحریف قرآن ؛ 6. پیش‎گویی‎های قرآن؛ 7. معارف بی‎مانند از پیامبران؛ 8. ختم نبوت؛ 9. بررسی ویژگی‎های معارف قرآن؛ 10. هماهنگی قرآن با عقل؛ 11. امتیازهای قوانین قرآن؛ 12. سرسختی مسلمانان در حفظ و نگهداری قرآن؛ 13. حدیث متواتر ثقلین و دلالت آن بر جاودانگی قرآن؛ 14. جامعیت و فراگیری قرآن.
در نتیجه، ادله فوق که به تفصیل یا اجمال ذکر شدند همگی دلالت بر این دارند که قرآن از جانب خداست. خداوند توفیق عمل به دستورات حیات بخش قرآن را به همه عطا فرماید. انشاءالله.

--------------------------------------------------------------------------------
[1] . آیت الله جوادی آملی عبدالله تفسیر موضوعی قرآن کریم، قم، اسراء، چ اول، 1378، ج 1، ص 138.
[2] . سوره اسراء، آیه 88.
[3] . سوره هود، آیه 13.
[4] . سوره بقره، آیه 23.
[5] . سوره ص، آیه 2 و سوره مریم، آیه 97.
[6] . سوره نجم، آیه 23.
[7] . سوره حج، آیه 9.
[8] . سوره بقره، آیه 24.
[9] . سوره اسراء، آیه 88 و هود، آیه 13 و سوره یونس، آیه 39.
[10] . سوره بقره، آیه 24.
[11] . ر. ک: مصباح یزدی، محمد تقی، قرآن شناسی، ج اول، (انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) )، چ اول بهار 88، از ص 123 تا 141.
[12] . برای آگاهی بیش‌تر از این نمونه‎ها و ضعف‎شان ر. ک: مصباح یزدی، همان، از صفحه 167 تا صفحه 174 و آیت الله خویی، شناخت و اعجاز قرآن، ترجمه: محمد صادق نجمی و هاشم هریسی، چ اول، 1361، بی‎جا از صفحه 123 تا 132 و جواب به مدعیان جدید همانندآوری که در این مرکز تهیه شده و به زودی در سایت اندیشه قم در اختیار همگان قرار می‎گیرد.
[13] . سوره نساء، آیه 82.
[14] . آیت جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن، نشر اسراء، چ دوّم، 1378، ص 139 و 140
[15] . سید مصطفی علوی، قرآن در آیینه بزرگان، انتشارات بحرالعلوم، قزوین، چ اول، 1378، ص 119.
[16] . سید مصطفی علوی، همان صفحه 118.
[17] . صداقت، سید علی اکبر، قرآن و دیگران، نشر روح، بی‎تا ص 22.
[18] . ر. ک: سعیدی روشن، محمد باقر، علوم قرآن، ناشر مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) : چ اول تابستان 77، ص 104.
[19] . ر. ک: عرفان حسن، اعجاز در قرآن کریم، ناشر دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، چ اول، 1379 از ص 47 تا 101.
[20] . ر. ک: ابن هشام الانصاری، مغنی اللبیب، الناشر: مکتبه سیدالشهداء، قم، سنه الطبع: 1406 هـ.
[21] . سوره بقره، آیه 187.
[22] . همان.
[23] . آل عمران، 47، مائده، 7.
[24] . سوره بقره، آیه 222.
[25] . ر. ک: حسن عرفان، همان از ص 45 تا 102.
[26] . ر. ک: حسن عرفان، همان از ص 150 تا 160.
[27] . السید هاشم البحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیل، بی‎تا، ج 2، ص 278.
[28] . ر. ک: ناصر مکارم شیرازی و همکاران، همان صفحه، 1460 و آیت الله سبحانی، جعفر الهیات و معارف اسلامی، نشر مؤسسه امام صادق ـ علیه السّلام ـ ، چ سوّم، 1372، از ص 331 تا 334.
[29] . مکارم شیرازی، ناصر، همان، ص 159.





  
+ همراهان عزیز در ایام فاطمیه بنده را هم دعا کنید نیازمند دعاهای شما هستم


+ با سلام خدمت سروران گرانقدر وبلاگ کلام نو به روز شد . در انتظار نظرات سازنده شما ...


+ نعمت های بهشتی سراسر لذت است


+ با سلام خدمت سروران گران قدر ضمن تلیست ایام شهادت فاطمه زهرا (س) با مطلبی به عنوان فاطمه (س) معلم فرشته ها در خدمت دوستان هستم.


+ چرا دعاهاى ما مستجاب نمى شود امیرالمؤ منین على علیه السلام روز جمعه در کوفه سخنرانى زیبایى کرد، در پایان سخنرانى فرمود: دوستان بقیه جریان را در وبلاگ بنده مطالعه بفرمایید.






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ